25 تیر 1404
بروزرسانی: 25 تیر 1404
رضا دلیر
تصویب اینترنت طبقاتی در ایران، نگرانیهای گستردهای را درباره دسترسی ناعادلانه کاربران به اینترنت و تبعیض دیجیتال در جامعه ایجاد کرده است.
در ماههای اخیر، واژهای بهشدت بحثبرانگیز که در فضای مجازی و رسانههای ایرانی مطرح شده بود: اینترنت طبقاتی در ایران بود که اکثرا این واژه را در این مدت شنیدهایم؛ این اصطلاح به طرحی اشاره دارد که بر اساس آن، سطوح مختلف دسترسی به اینترنت برای گروههای خاصی از کاربران در نظر گرفته میشود؛ بهگونهای که برخی از کاربران امکان استفاده از اینترنت «بازتر» و پرسرعتتری داشته و برخی دیگر با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهند شد و همچنان به صورت محدودتر از اینترنت بهره میبرند.
این طرح که در برخی منابع با عنوان «اینترنت چندسطحی» نیز شناخته میشود، هماکنون بهصورت رسمی از سوی برخی نهادهای مرتبط تصویب شد.حال در این مقاله به شرایط این اینترنت طبقاتی میپردازیم.
اینترنت طبقاتی به زبان ساده، یعنی اینترنتی که بر اساس شغل، موقعیت اجتماعی، یا سطح دسترسی سازمانی افراد، سطوح متفاوتی از دسترسی به سایتها، سرویسها و پهنای باند را فراهم میکند. برای فهم بهتر این محدودیت میتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که:
پزشکان، اساتید دانشگاه یا مدیران ارشد سازمانها ممکن است به سایتهای بینالمللی و پلتفرمهای فیلترشده دسترسی داشته باشند.
در مقابل، کاربران عادی صرفاً به اینترنت ملی یا اینترنت محدودشده دسترسی خواهند داشت.
حال این موضوع با توجه شرایط افراد میتواند متنوع باشد و حتی در میزان آزادی دسترسی استفاده آنها از سایتها یا پلتفرمهای مختلف و به طور سطح دسترسی به اینترنت، نیز تاثیرگذار است.
مسئولان مرتبط، اهداف مختلفی را برای توجیه طرح اینترنت طبقاتی در ایران مطرح کردهاند:
افزایش امنیت فضای مجازی کشور که بعد از جنگ دوازده روزه کمی پررنگتر از قبل شده است
حمایت از پلتفرمهای داخلی و اقتصاد دیجیتال ملی
مدیریت پهنای باند بینالمللی و مصرف بهینه منابع
تفکیک کاربری اینترنت در مصارف تخصصی و عمومی
درواقع، گفته میشود که با این تفکیک، سازمانها و نهادهای پژوهشی میتوانند بدون محدودیت به منابع علمی جهانی دسترسی داشته باشند، در حالیکه کاربران عمومی همچنان از سرویسهای محدود داخلی بهره خواهند برد!
با وجود دلایل رسمی مطرحشده، این طرح با واکنشهای گستردهای در میان کاربران، کارشناسان فناوری اطلاعات و فعالان حقوق دیجیتال مواجه شده است. برخی از مهمترین نگرانیها عبارتند از:
نقض عدالت دیجیتال: بهنظر بسیاری از کارشناسان، این طرح میتواند تبعیض ساختاری در دسترسی به اطلاعات ایجاد کند که از لحاظ عدالت دیجیتالی این مورد کمی نا خوشایند است!
کاهش فرصتهای آموزشی و اقتصادی برای کاربران عادی: دانشجویان، فریلنسرها و صاحبان کسبوکارهای نوپا ممکن است با محدودیتهای جدی در توسعه و ارتباطات مواجه شوند، باید دید که ارگانهای مربوط چه در تصمیمی در خصوص این موارد خواهند گرفت و نحوه اجرای این طرح میتواند مشکلات این اقشار از جامعه را برطرف کند یا خیر؟
افزایش نارضایتی عمومی و مهاجرت دیجیتال: ممکن است باعث خروج متخصصان فناوری، توسعهدهندگان نرمافزار و فعالان استارتاپی از کشور شود.
در کشورهای توسعهیافته، اینترنت طبقاتی مفهوم رایجی نیست. اصولاً سیاستهای برابری دسترسی به اطلاعات یکی از پایههای اصلی توسعه دیجیتال در کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان یا ژاپن محسوب میشود.
با این حال، در برخی کشورها مانند چین یا کره شمالی، محدودسازی اینترنت بر اساس موقعیت شغلی یا ساختار حکومتی بهشکل گستردهای اعمال میشود. ایران با اجرای این طرح، از نظر بسیاری از منتقدان، در حال حرکت به سمت مدلهای محدودسازی چینی است.
حال سوالی که پیش میآید این است که مدل محدودسازی چینی چیست و این اصطلاح از کجا آمده است؟
این مدل یکی از پیشرفتهترین و بستهترین ساختارهای نظارت اینترنتی در جهان به شمار میرود و به عنوان "دیوار آتش بزرگ چین" (The Great Firewall) شناخته میشود؛ در این ساختار، دولت چین به کمک فناوریهای بومی و قوانین سختگیرانه، دسترسی کاربران به اینترنت جهانی را به شدت محدود کرده و بهجای آن، یک اینترنت داخلی یا "اینترانت ملی" در اختیار شهروندان خود قرار داده است. این شبکه، شامل نسخههای داخلی موتور جستوجو (مثل Baidu بهجای Google)، پیامرسانها (مثل WeChat بهجای WhatsApp)، ویدئوها (مثل Youku بهجای YouTube) و حتی شبکههای اجتماعی بومی (مثل Weibo بهجای Twitter) است که در چین استفاده میشود.
با توجه به این توضیحات، الگوی محدودسازی چینی امروزه به الگویی برای برخی کشورها از جمله ایران تبدیل شده است. در ایران، طرحهایی مانند اینترنت طبقاتی، اینترنت ملی، یا تفکیک دسترسی کاربران بر اساس مشاغل و نهادها، شباهتهایی عمیق با مدل چینی دارد.
محدودسازی چینی تنها یک سیاست فناورانه نیست؛ بلکه بخشی از استراتژی حکمرانی سایبری چین برای کنترل جریان اطلاعات، حفظ ثبات سیاسی و حمایت از صنایع داخلی است. این مدل گرچه از نظر برخی دولتمردان ابزاری برای امنیت و اقتدار است، اما در مقابل، انتقادهای شدید بینالمللی درباره نقض آزادی بیان و حق دسترسی آزاد به اطلاعات را نیز به همراه داشته است.حال باید دید طرح اینترنت طبقاتی در ایران به چه صورتی اجرا میشود؟
انجمنهای صنفی فناوری اطلاعات، برنامهنویسان، شرکتهای دانشبنیان و فریلنسرها بارها نسبت به تصویب و اجرای طرح اینترنت طبقاتی در ایران اعتراض کردهاند. برخی فعالان این حوزه تأکید دارند که چنین طرحهایی:
موجب کاهش رقابتپذیری جهانی محصولات دیجیتال ایرانی میشود.
میزان اعتماد عمومی به توسعه فناوری بومی را کاهش میدهد.
موانعی جدی برای سرمایهگذاری خارجی در اکوسیستم استارتاپی ایران ایجاد خواهد کرد.
بسیاری از متخصصان حوزه فناوری بر این باورند که بهجای اجرای اینترنت طبقاتی، میتوان:
با افزایش سواد رسانهای و دیجیتال عمومی، ایمنی فضای مجازی را ارتقا داد،
همچنین یکی از راه هایی که توسط متخصصان بیان شده است، فیلترینگ هدفمند و نظارت هوشمند میباشد که بدون آسیب به دسترسی آزاد کاربران، فضای سالمتری فراهم کرد
تصویب اینترنت طبقاتی در ایران، مسئلهای چندوجهی و بسیار حساس است که تأثیرات آن فراتر از حوزه فناوری خواهد بود و میتواند بر آموزش، اشتغال، توسعه فردی و حتی اعتماد اجتماعی اثر بگذارد.
در جهانی که بر پایهی دسترسی آزاد به اطلاعات و نوآوری باز بنا شده است، تصمیمگیریهای مرتبط با اینترنت باید با نگاهی آیندهنگر، عادلانه و همهجانبه اتخاذ شوند تا بهترین نتیجه را در جامعه ارائه دهد، از همین رو باید در خصوص این موضوع و نحوه اجرای آن در کشور به طور جد بررسیهای تخصصی صورت گیرد.
برچسب ها:
دیدگاهی ثبت نشده است!
اولین شخصی باشید که دیدگاه خود را به اشتراک میگذارد
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید